[اسم]

hegemony

/hiˈʤɛməni/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تسلط چیرگی، رهبری، برتری، تفوق

معادل ها در دیکشنری فارسی: سلطه
مترادف و متضاد dominance leadership supremacy
  • 1.Britain’s hegemony over its colonies
    1. تسلط بریتانیا بر مستعمراتش
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان