Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . هلیکوپتر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
helicopter
/ˈhel.əˌkɑp.tər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هلیکوپتر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چرخبال
هلیکوپتر
بالگرد
مترادف و متضاد
chopper
1.a helicopter pilot
1. خلبان هلیکوپتر
2.The injured were flown to the hospital by helicopter.
2. مجروحان توسط هلیکوپتر به بیمارستان برده شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
helical
heli-skiing
helena
helen
heist
helipad
heliport
helium
helix
hell
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان