[اسم]

helium

/ˈhiliəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (گاز) هلیوم (شیمی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: هلیوم
  • 1.the balloons were filled with helium.
    1. بادکنک‌ها از [با] (گاز) هلیوم پر شده بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان