[صفت]

hesitant

/ˈhezɪtənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more hesitant] [حالت عالی: most hesitant]

1 مردد دودل

معادل ها در دیکشنری فارسی: دودل مردد
  • 1.She's hesitant about signing the contract.
    1. او درباره امضا کردن قرارداد دودل است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان