[اسم]

hoax

/hoʊks/
قابل شمارش

1 سر کاری شوخی، مزاحمی

مترادف و متضاد deception
  • 1.hoax calls
    1. تماس های مزاحمی
  • 2.The emergency call turned out to be a hoax.
    2. تماس اورژانسی سرکاری از آب در آمد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان