[صفت]

horny

/ˈhɔːrni/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: hornier] [حالت عالی: horniest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شهوتی حشری

معادل ها در دیکشنری فارسی: حشری
to feel horny
شهوتی شدن

2 زمخت سخت، خشن

horny hands
دستان زمخت

3 شاخ‌مانند شاخی

معادل ها در دیکشنری فارسی: شاخی
the bird’s horny beak
نوک شاخ‌مانند پرنده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان