[صفت]

horrible

/ˈhɔːr.ə.bəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more horrible] [حالت عالی: most horrible]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بسیار بد وحشتناک، گند (بو)

معادل ها در دیکشنری فارسی: افتضاح وحشتناک
informal
مترادف و متضاد nasty obnoxious terrible agreeable pleasant
  • 1.He has a horrible cold.
    1. او، سرمای بسیار بدی خورده است.
  • 2.That was a horrible thing to say!
    2. آن حرف بسیار بدی برای گفتن بود [حرف بسیار بدی زدی]!
  • 3.What's that horrible smell?
    3. آن بوی گند (از) چیست؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان