Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رنگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hue
/hju/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رنگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رنگ
1.The hue of the room gave it a warm feeling.
1. رنگ اتاق به اتاق حس گرمی می داد.
2.The hue of the sunset was beautiful.
2. رنگ غروب خورشید زیبا بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hudson
huddle
huckleberry
hubris
hubcap
hue and cry
huff
huff and puff
huffy
hug
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان