[اسم]

humankind

/ˌhjuːmənˈkaɪnd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انسان بشر

معادل ها در دیکشنری فارسی: آدم آدمیزاد بنی‌آدم
  • 1.The World Wars have been really bad for humankind.
    1. جنگ های جهانی برای بشر بسیار بد بوده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان