[صفت]

humble

/ˈhʌmbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: humbler] [حالت عالی: humblest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فروتن متواضع، افتاده

  • 1.Despite her success she is still very humble.
    1. علی‌رغم موفقیتش، او هنوز بسیار فروتن است.

2 سطح پایین (از لحاظ طبقه اجتماعی و...) فقیر، فقیرانه

  • 1.He lives in a humble one-bedroom cottage
    1. او در کلبه فقیرانه تک خوابه‌ای، زندگی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان