Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قربانی کردن (با سوزاندن)
2 . نابود کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to immolate
/ˈɪməˌleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: immolated]
[گذشته: immolated]
[گذشته کامل: immolated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
قربانی کردن (با سوزاندن)
فدا کردن
formal
مترادف و متضاد
sacrifice
1.Chinese kings would immolate vast numbers of animals.
1. پادشاهان چینی تعداد زیادی از حیوانات را (با سوزاندن) قربانی میکردند.
2
نابود کردن
مترادف و متضاد
destroy
تصاویر
کلمات نزدیک
immodest
immobilizer
immobilize
immobility
immobile
immoral
immorality
immortal
immortality
immortalize
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان