[اسم]

immunity

/ɪmˈjunəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مقاومت (در برابر بیماری) ایمنی (در برابر بیماری)

معادل ها در دیکشنری فارسی: مصونیت
  • 1.You can build up your natural immunity to viruses.
    1. می‌توانی مقاومت طبیعی خود در برابر ویروس‌ها را تقویت کنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان