[فعل]

to immunize

/ˈɪmjuˌnaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: immunized] [گذشته: immunized] [گذشته کامل: immunized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مصون ساختن (از طریق واکسن) ایمن کردن، مقاوم کردن

  • 1.He immunized the children against measles.
    1. او، کودکان را در برابر (بیماری) سرخک، مصون ساخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان