Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهتر از قبل شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to improve on
/ɪmˈpruv ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: improved on]
[گذشته: improved on]
[گذشته کامل: improved on]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بهتر از قبل شدن
بهبود یافتن
1.We've certainly improved on last year's figures.
1. ما قطعا نسبت به آمار سال گذشته عملکرد بهتری داشته ایم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
hit upon
hit on
hit back
head for
hang on to
join in
join up
keep at
live through
look ahead
کلمات نزدیک
improve
impropriety
improperly
improper
impromptu
improved
improvement
improvisation
improvise
improvised
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
