[صفت]

inconstant

/ɪnˈkɒnstənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more inconstant] [حالت عالی: most inconstant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌وفا

formal
مترادف و متضاد fickle
the most inconstant man in the world
بی‌وفاترین مرد دنیا

2 بی‌ثبات تغییرپذیر

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌ثبات متلون
formal
  • 1.The exact dimensions aren't easily measured since they are inconstant.
    1. ابعاد دقیق به‌آسانی قابل اندازه‌گیری نیستند، چون بی‌ثبات هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان