Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مزاحمت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
inconvenience
/ˌɪnkənˈvinjəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مزاحمت
دردسر، زحمت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زحمت
ناراحتی
مزاحمت
مترادف و متضاد
trouble
1.We apologize for any inconvenience caused by the delay.
1. برای هرگونه مزاحمتی که از این تاخیر به وجود آمده است [برای هرگونه دردسر ناشی از این تاخیر]، عذرخواهی میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
incontrovertible
incontinent
incontinence
inconstant
inconspicuously
inconvenient
incorporate
incorporated
incorporation
incorporeal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان