Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیرساختی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
infrastructural
/ˌɪnfɹəstɹˈʌktʃɚɹəl/
قابل مقایسه
1
زیرساختی
زیربنایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زیربنایی
تصاویر
کلمات نزدیک
infrared
infraction
informer
informed
informative
infrastructure
infrequent
infrequently
infringe
infringement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان