Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرسشگر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
inquisitor
/ɪnˈkwɪzətər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرسشگر
بازرس، محقق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازپرس
1.official inquisitors
1. بازرسان رسمی
2.professional inquisitors
2. پرسشگران حرفه ای
تصاویر
کلمات نزدیک
inquisitiveness
inquisitively
inquisitive
inquisition
inquiry
insalubrious
insane
insanely
insanitary
insanity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان