[اسم]

inquisitor

/ɪnˈkwɪzətər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرسشگر بازرس، محقق

معادل ها در دیکشنری فارسی: بازپرس
  • 1.official inquisitors
    1. بازرسان رسمی
  • 2.professional inquisitors
    2. پرسشگران حرفه ای
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان