[اسم]

interlude

/ˈɪntərluːd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 میان پرده

معادل ها در دیکشنری فارسی: میان‌پرده
  • 1.a musical interlude
    1. یک میان پرده موزیکال
  • 2.There will now be a short interlude.
    2. اکنون میان پرده ای کوتاه به نمایش در خواهد آمد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان