[اسم]

interloper

/ˈɪntərloʊpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مخل مزاحم، فضول

مترادف و متضاد intruder unauthorized person
  • 1.She felt like an interloper in her own family.
    1. او در خانه خود احساس مزاحم بودن می کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان