Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آهنگ (زبانشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
intonation
/ɪntəˈneɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آهنگ (زبانشناسی)
تکیه صدا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لحن
1.she spoke English with a German intonation.
1. او با آهنگی آلمانی، انگلیسی صحبت میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
intolerant
intolerance
intolerably
intolerable
into the open
intone
intoxicant
intoxicated
intoxicating
intoxication
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان