[جمله]

kick the bucket

/kɪk ðə ˈbʌkət/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مردن غزل خداحافظی را خواندن

معادل ها در دیکشنری فارسی: سقط شدن
  • 1.I wanna see the world before I kick the bucket.
    1. من می خواهم قبل از اینکه بمیرم دنیا را ببینم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان