[اسم]

kitten

/ˈkɪtn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بچه گربه

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیشی بچه گربه
مترادف و متضاد young cat
  • 1.Kittens drink their mother's milk.
    1. بچه گربه‌ها شیر مادرشان را می‌خورند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان