[قید]

later

/ˈleɪt̬.ər/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بعداً دیرتر

معادل ها در دیکشنری فارسی: بعدا متعاقبا
مترادف و متضاد afterwards then early now
  • 1.He'll be back later.
    1. او بعداً برمی‌گردد.
  • 2.See you later, mom.
    2. بعداً می‌بینمت مامان.
  • 3.She later became a doctor.
    3. او بعداً [بعدها] دکتر شد.
later in the year/that year
اواخر امسال/آن سال
  • 1. His father died later that year.
    1. پدرش اواخر آن سال درگذشت.
  • 2. We're planning a road trip for later in the year.
    2. داریم برای اواخر امسال یک سفر جاده‌ای برنامه‌ریزی می‌کنیم.
توضیح درباره قید later به معنای بعداً
قید later به مدت زمانی در آینده اشاره می‌کند، یا به زمانی بعد از گفتن یک حرف. می‌توان بعد از قید later از قیدهای زمان استفاده کرد، مانند later that year یا آن را به‌تنهایی به‌کار برد.
[حرف ندا]

later

/ˈleɪt̬.ər/

2 فعلا (به نشانه خداحافظی) خداحافظ

informal
  • 1.Later, guys!
    1. فعلا، بچه‌ها!
توضیح درباره حرف ندای later
حرف ندای later می‌تواند در مواقع غیررسمی و محاوره‌ای معنی "خداحافظی" بدهد. این عبارت عموما توسط جوانان استفاده می‌شود.
[صفت]

later

/ˈleɪt̬.ər/
غیرقابل مقایسه

3 بعد دورتر (زمان)

معادل ها در دیکشنری فارسی: بعد
مترادف و متضاد early
later date
تاریخ بعدتر [دورتر]
  • The match has been postponed to a later date.
    مسابقه به یک تاریخ دورتر موکول شده‌است.
later chapter
فصل بعدی
  • This is discussed in more detail in a later chapter.
    این موضوع در فصل بعدی با جزئیات بیشتری بررسی شده‌است.
توضیح درباره صفت later به‌معنای بعد
صفت later به‌معنای چیزی اشاره می‌کند که بعد از چیز دیگری یا در زمانی در آینده بیاید یا اتفاق بیفتد.

4 اواخر آخر

مترادف و متضاد early
in somebody's later years
در اواخر سال‌های عمر کسی
  • She found happiness in her later years.
    او خوشبختی را در اواخر سال‌های عمرش پیدا کرد.
later part of something
بخش آخر چیزی [اواخر چیزی]
  • The later part of the seventeenth century was exciting.
    اواخر قرن هفدهم جذاب بود.
توضیح درباره صفت later
صفت later به زمانی اشاره می‌کند که اواخر یک بازه زمانی باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان