Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماشین چمنزنی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
lawnmower
/ˈlɔːnmoʊər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماشین چمنزنی
چمنزن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چمنزن
مترادف و متضاد
mower
1.He used the lawnmower to mow the lawn.
1. او از ماشین چمنزنی برای زدن چمنها استفاده کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
lawn tennis
lawn
lawman
lawmaking
lawmaker
lawrence
lawson
lawsuit
lawyer
lax
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان