[اسم]

lawsuit

/ˈlɔːsuːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 طرح دعوی در دادگاه دادخواهی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اقامه دعوی
مترادف و متضاد suit
  • 1.He filed a lawsuit against his record company.
    1. او بر علیه شرکت ضبط موسیقی او در دادگاه طرح دعوی کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان