[قید]

limply

/ˈlɪmpli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more limply] [حالت عالی: most limply]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به‌طور لنگان‌لنگان

معادل ها در دیکشنری فارسی: لنگ‌لنگان لنگان

2 به‌طور شل‌وول به‌طرز سستی

  • 1.The cigarette hung limply from his mouth.
    1. سیگار به‌طرز شلی از دهانش آویزان بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان