Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
loads
/loʊdz/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلی
زیاد
مترادف و متضاد
a lot
lots
1.She has loads of work.
1. او کلی کار دارد.
2.We have loads of time.
2. ما کلی وقت داریم.
قید loads بیشتر در انگلیس به کار میرود و کاربرد عامیانه دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
loading
loaded question
loaded for bear
loaded
load-carrying
loaf
loafer
loam
loamy
loan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان