Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیزار بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to loathe
/loʊð/
فعل گذرا
[گذشته: loathed]
[گذشته: loathed]
[گذشته کامل: loathed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بیزار بودن
نفرت داشتن، متنفر بودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیزار بودن
تنفر داشتن
متنفر بودن
مترادف و متضاد
detest
hate
love
1.I loathe modern art.
1. من از هنر معاصر بیزارم.
2.They loathe each other.
2. آنها از همدیگر متنفر بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
loath
loanword
loan shark
loan
loamy
loathing
loathsome
lob
lobby
lobby correspondent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان