Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مراقبت
2 . دیدبان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
lookout
/ˈlʊˌkaʊt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مراقبت
مواظبت، دیدبانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیدبانی
مترادف و متضاد
observation post
a fortified lookout tower
یک برج مراقبت [برج دیدبانی] مستحکم
2
دیدبان
نگهبان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیدبان
دیدهور
مترادف و متضاد
guard
watchman
1.One of the men stood at the door to act as a lookout.
1. یکی از مردها دم در ایستاد تا بهعنوان دیدهبان عمل کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
lookit!
looking glass
looker
lookalike
look-in
looks
loom
looming
loon
loony
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان