Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چهره (جذاب)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
looks
/lʊks/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چهره (جذاب)
قیافه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ریخت
سر و ریخت
1.He has his father’s good looks.
1. او چهره جذاب پدرش را دارد [قیافه خوب او به پدرش رفتهاست].
تصاویر
کلمات نزدیک
lookout
lookit!
looking glass
looker
lookalike
loom
looming
loon
loony
loop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان