[اسم]

main man

/ˌmeɪn ˈmæn/
قابل شمارش

1 رفیق شفیق یار غار

  • 1.Of course I trust you—you’re my main man!
    1. البته که من به تو اعتماد دارم - تو رفیق شفیق من هستی!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان