Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با هم خوابیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
make love
/mˌeɪk lˈʌv/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با هم خوابیدن
همآغوشی کردن، رابطه جنسی داشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همآغوشی کردن
معاشقه کردن
عشقبازی کردن
1.It was the first time they had made love.
1. اولین باری بود که با هم خوابیده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
make light of
make it up with
make it in
make it clear
make it
make lunch
make modifications
make money
make no bones about it
make no difference
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان