Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مدیترانه
2 . مدیترانهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
the Mediterranean
/ˌmɛdətəˈreɪniən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مدیترانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مدیترانه
مدیترانهای
1.The hotel boasts spectacular views of the Mediterranean.
1. هتل به چشماندازهای خیرهکنندهاش به دریای مدیترانه مینازد.
[صفت]
Mediterranean
/ˌmɛdətəˈreɪniən/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more Mediterranean]
[حالت عالی: most Mediterranean]
2
مدیترانهای
a Mediterranean country/climate
کشور/اقلیم مدیترانهای
تصاویر
کلمات نزدیک
meditation
meditate
mediocrity
mediocre performance
mediocre
medium
medium wave
medium-length
medium-rare
medium-sized
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان