[اسم]

midlife crisis

/ˌmɪdlaɪf ˈkraɪsɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بحران میانسالی

  • 1.to go through a midlife crisis
    1. بحران میانسالی را تجربه کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان