Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ممکن بودن
2 . بهتر بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
might
/mɑɪt/
فعل وجهی
فعل گذرا
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ممکن بودن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ممکن بودن
1.She might not come.
1. او ممکن است نیاید.
2.We might finish the project by Thursday.
2. ممکن است پروژه را تا پنجشنبه تمام کنیم.
توضیحاتی درباره might
فعل might شکل گذشته فعل وجهی may است، اما تنها در حالت گذشته به کار نمیرود. فعل might به مفهوم احتمال یا امکان چیزی اشاره دارد.
2
بهتر بودن
[برای پیشنهاد دادن چیزی بهطور مؤدبانه]
1.You might want to call him first.
1. بهتر است که اول با او تماس بگیری.
[عبارات مرتبط]
might as well
1. بهترین کار این است که ...
may
2. ممکن بودن
mighty
3. نیرومند
تصاویر
کلمات نزدیک
miffed
mien
midwinter
midwifery
midwife
might as well
mighty
mignon
migraine
migrant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان