Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سقط جنین (خودبهخودی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
miscarriage
/ˈmɪskærɪdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سقط جنین (خودبهخودی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سقط جنین
1.Smoking during pregnancy increases the risk of miscarriage.
1. سیگار کشیدن طی بارداری خطر سقط جنین را افزایش می دهد.
2.to have a miscarriage
2. سقط جنین کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
miscalculation
miscalculate
misc.
misbehavior
misbehave
miscarriage of justice
miscarried
miscarry
miscast
miscellanea
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان