[اسم]

moat

/moʊt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خندق

معادل ها در دیکشنری فارسی: خندق
  • 1.The castle was ringed by a moat spanned by a wooden drawbridge.
    1. قلعه توسط خندقی احاطه شده بود که با پل بالاروی چوبی به قصر منتهی می شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان