[اسم]

moon

/muːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ماه

معادل ها در دیکشنری فارسی: مه ماه قمر
  • 1.We gazed at the moon.
    1. به ماه خیره شدیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان