Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . انبوه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
multitude
/ˈmʌltəˌtud/
قابل شمارش
[جمع: multitudes]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انبوه
جمعیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خیل
انبوه
disapproving
formal
مترادف و متضاد
a great number
mass
swarm
1.A multitude of letters kept pouring in to the movie idol.
1. انبوهی از نامه برای ستاره فیلم سرازیر میشد.
2.Flood victims were aided by a multitude of volunteers.
2. جمعیت زیادی از داوطلبان، به قربانیان سیل کمک کردند.
3.The fleeing culprit was pursued by a fierce multitude.
3. مجرم در حال فرار توسط جمعیتی خشمگین تحت تعقیب بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
multitasking
multitask
multiracial
multiprocessor
multiply
multivitamin
mum
mumbai
mumble
mumbo jumbo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان