[صفت]

muscular

/ˈmʌs.kjə.lər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more muscular] [حالت عالی: most muscular]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هیکلی ماهیچه‌ای، عضلانی

معادل ها در دیکشنری فارسی: ورزیده عضلانی
  • 1.He wished he was more muscular.
    1. او آرزو داشت که هیکلی‌تر باشد.
muscular pain
دردهای عضلانی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان