Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لازم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
necessary
/ˈnes.əˌser.i/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more necessary]
[حالت عالی: most necessary]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لازم
ضروری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بایسته
دربایست
واجب
ملزوم
ضروری
لازم
مترادف و متضاد
imperative
mandatory
obligatory
requisite
dispensable
non-essential
unnecessary
1.He lacks the necessary skills for the job.
1. او فاقد مهارت های لازم برای کار است.
2.Is it necessary to give so much detail?
2. لازم است که تا این حد جزئیات بدهید؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
nebulous
neb
neatness
neatly
neat
neck
neck and neck
neck of the woods
neck opening
neck ruff
کلمات نزدیک
necessarily
nebulous
nebula
neatness
neatly
necessitate
necessities
necessity
neck
neck and neck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان