Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . میدان نفتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
oilfield
/ˈɔɪlfiːld/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
میدان نفتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میدان نفتی
1.North Sea oilfields
1. میادین نفتی دریای شمال
تصاویر
کلمات نزدیک
oiled
oil-rich
oil-fired
oil well
oil tanker
oils
oily
oily hair
oily skin
ointment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان