[جمله]

one's heart stands still

/wʌnz hɑrt stændz stɪl/

1 قلب کسی وایستادن قلب کسی نزدن

  • 1.My heart stood still when the huge dog approached me.
    1. قلبم وایستاد وقتی سگ بزرگ به من نزدیک شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان