[اسم]

opinion

/əˈpɪnjən/
قابل شمارش

1 نظر دیدگاه

معادل ها در دیکشنری فارسی: رای زعم نگرش نقطه نظر ظن عقیده
مترادف و متضاد attitude belief outlook point of view
  • 1.What is your opinion?
    1. نظر تو چیست؟
opinion about/of/on somebody/something
نظر درباره کسی/چیزی
  • I've recently changed my opinion of her.
    من جدیدا نظرم راجع به او را عوض کرده‌ام.
to give opinion
نظر دادن
  • We were invited to give our opinions about how the work should be done.
    از ما دعوت شد تا نظراتمان را درباره چگونه انجام شدن کار بدهیم.
have opinion
نظر داشتن
  • Everyone had an opinion on the subject.
    همه درباره موضوع نظر داشتند.
to express the opinion (that…)
نظر بیان کردن مبنی بر اینکه...
  • The chairman expressed the opinion that job losses were inevitable.
    رئیس نظرش مبنی بر اینکه از دست رفتن شغل‌ها اجتناب ناپذیر بود را بیان کرد.
in somebody's opinion
به نظر کسی
  • In my opinion you should break up with her.
    به نظر من باید با او بهم بزنی [به نظر من باید رابطه‌ات را با او تمام کنی].
difference of opinion
اختلاف نظر
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان