Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . [ضمیر انعکاسی اول شخص جمع]
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[ضمیر]
ourselves
/ɑʊrˈselvz/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
[ضمیر انعکاسی اول شخص جمع]
خودمان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خودمان
1.The hotel was very quiet so we had the swimming pool all to ourselves.
1. هتل بسیار آرام بود بنابراین ما کل استخر را برای خودمان داشتیم.
2.We finished the work by ourselves.
2. ما خودمان (به تنهایی) کار را تمام کردیم.
3.We promised ourselves a good vacation this year.
3. ما به خودمان قول دادیم که امسال تعطیلات خوبی داشته باشیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
ours
our train leaves from platform 3.
our teacher is the man wearing sunglasses.
our students must be well-dressed.
our physic professor is middle-aged.
oust
out
out cold
out in the open
out loud
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان