Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیشتر عمر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to outlive
/ˌaʊtˈlɪv/
فعل گذرا
[گذشته: outlived]
[گذشته: outlived]
[گذشته کامل: outlived]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بیشتر عمر کردن
1.He outlived his wife by three years.
1. او سه سال بیشتر از همسرش عمر کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
outline
outlet store
outlet
outlay
outlaw
outlook
outlying
outmaneuver
outmoded
outnumber
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان