[فعل]

to outlive

/ˌaʊtˈlɪv/
فعل گذرا
[گذشته: outlived] [گذشته: outlived] [گذشته کامل: outlived]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیشتر عمر کردن

  • 1.He outlived his wife by three years.
    1. او سه سال بیشتر از همسرش عمر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان