[فعل]

to outperform

/ˈaʊtpərˌfɔrm/
فعل گذرا
[گذشته: outperformed] [گذشته: outperformed] [گذشته کامل: outperformed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عملکرد بهتر داشتن بهتر عمل کردن

  • 1.The company has consistently outperformed its rivals this season.
    1. شرکت این فصل توانست مدام از رقبایش عملکرد بهتری داشته باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان