Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیش از اندازه غذا دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to overfeed
/ˈoʊvərfiːd/
فعل گذرا
[گذشته: overfed]
[گذشته: overfed]
[گذشته کامل: overfed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بیش از اندازه غذا دادن
1.the general view was that you cannot overfeed a baby
1. دیدگاه عمومی برای این باور بود که شما نباید به یک نوزاد بیش از حد غذا بدهید.
تصاویر
کلمات نزدیک
overexertion
overexert
overexcited
overestimate
overemphasize
overfishing
overflow
overflowing
overfly
overgrown
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان