Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تاکید زیاد کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to overemphasize
/ˌoʊvərˈemfəsaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: overemphasized]
[گذشته: overemphasized]
[گذشته کامل: overemphasized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تاکید زیاد کردن
بیش از حد تاکید کردن
1.In the past the exam had been overemphasized.
1. در گذشته تاکید زیادی روی امتحان میشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
overeating
overeat
overdue
overdrawn
overdraw
overestimate
overexcited
overexert
overexertion
overfeed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان